استراتژی مالی برای جلوگیری از ورشکستگی در بحران اقتصادی
ورشکستگی یکی از دردناکترین اتفاقاتی است که ممکن است برای کسبوکاری رخ دهد. وقتی صحبت از ورشکستگی میشود، کسبوکارهایی را به یاد میآوریم که اعتبار خود را در بازار از دست دادهاند و توان ادامه فعالیت ندارند. دغدغه این کسبوکارها، دیگر کسب سود نیست بلکه تنها هدف آنها، پرداخت بدهیهاست.
در سالهای اخیر، تحریم اقتصادی، تغییرات نرخ ارز، تورم و فشار ناشی از آن که از قدرت خرید مشتریان کاسته و منجر به رکود گردیده، وضعیت نامناسبی برای اغلب کسبوکارها بهوجود آورده و آنها را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است.
در چنین شرایطی، بقا مهمترین اولویت کسبوکارهاست.
اهمیت استراتژی مالی برای جلوگیری از ورشکستگی
کوچکترین کسبوکارها نیز دارای فعالیتهای مالی، خرید، فروش و بازاریابی هستند. این فعالیتها باید در راستای هدف و استراتژی کلی کسبوکار انجام گیرند.
صاحبان کسبوکارهای کوچک ممکن است تصور کنند که استراتژی، صرفا در کسبوکارهای بزرگ به اجرا گذاشته میشود. اما توجه داشته باشید که استراتژی، راه و نحوه رسیدن به هدف است و حتی یک کسبوکار کوچک نیز برای رسیدن به هدف – که معمولا کسب سود است – راهی را برمیگزیند. بنابراین حتی اگر از این واژه استفاده نمیکنید، باز هم استراتژی دارید.
یک کسبوکار نه تنها دارای یک استراتژی کلی است بلکه تمام قسمتهای آن نیز دارای استراتژی هستند. برای مثال برای آنکه محصول خود را به مشتری معرفی و عرضه کنید (فروش و بازاریابی) نیاز دارید راهی را بر اساس نوع محصولتان انتخاب کنید. این راه در واقع استراتژی فروش و بازاریابی شماست.
یکی از مهمترین استراتژیهای یک کسبوکار، استراتژی مالی است. استراتژی مالی بر تمام فعالیتهای کسبوکار تاثیر میگذارد. در واقع، استراتژی مالی است که تعیین میکند چه مقدار از سرمایه، به خرید دارایی اختصاص یابد، چه مقدار از نقدینگی صرف خرید مواد اولیه شود، چه هزینهای صرف تبلیغات و معرفی محصول گردد، چه تعداد کارمند استخدام شود، چقدر حقوق پرداخت شود و… .
نمودار زیر نشان میدهد که استراتژی مالی چگونه بر تمام قسمتهای یک کسبوکار تاثیر میگذارد:
زمانی که کسبوکاری به هر دلیل در شرایط بحرانی قرار میگیرد، استراتژی مناسب و درست مالی میتواند آن را از سقوط کامل نجات دهد.
انواع استراتژیهای مالی برای مقابله با ورشکستگی
بحران اقتصادی باعث کاهش تقاضا و در نتیجه، کاهش فروش کسبوکارها میشود. در چنین شرایطی، جریان نقدینگی که حیات یک کسبوکار به آن وابسته است، با مشکل مواجه میشود.
در بحران اقتصادی، از آنجا که مصرفکنندگان ترجیح میدهند از هزینههای خود بکاهند، عمدتا به خرید کالاهای اساسی میپردازند. این موضوع باعث میشود، کسبوکارهایی که زمینه فعالیت آنها کالاهای ضروریی مانند مواد غذایی و پوشاک است، کمترین آسیب و کسبوکارهایی که زمینه فعالیتشان کالاهای غیرضروریی مانند کالاهای لوکس و بادوام است، بیشترین آسیب را ببینند.
یکی از اولین اقدامات کسبوکار در شرایط بحران، درک تاثیر شرایط اقتصادی بر فعالیت آن و تصمیمگیری در مورد چگونگی مقابله با شرایط جدید است. همانگونه که گفته شد مهمترین گام ، انتخاب استراتژی مالی مناسب است.
کسبوکارها با توجه به نوع فعالیت و بنیه مالی خود میتوانند یکی از استراتژیهای زیر را برای عبور از شرایط بحران در پیش گیرند:
- استراتژی مالی کاهش هزینه
- استراتژی مالی بقا
- استراتژی مالی توسعه
استراتژی مالی کاهش هزینه:
کمبود نقدینگی باعث میشود اغلب کسبوکارها از این روش برای مقابله با بحران اقتصادی استفاده کنند. این استراتژی به کسبوکار کمک میکند کاهش سود خود را با کاستن از هزینهها جبران کند و از این طریق به بقای خود ادامه دهد.
در این استراتژی اقدامات زیر انجام میگیرد:
- کسبوکار، خرید مواد اولیه را به حداقل میرساند و از مواد اولیه موجود در انبار استفاده میکند.
- بودجه قسمتهای مختلف را کاهش میدهد.
- اجرای برنامههای جدید را به تعویق میاندازد.
- استخدام نیرو را متوقف میکند.
- حقوقها را افزایش نمیدهد.
- به تعدیل نیرو میپردازد.
شاید به نظر رسد استراتژی کاهش هزینه اولین و سادهترین راه مقابله با بحران و جلوگیری از ورشکستگی است، اما توجه نمایید که اگر این استراتژی به درستی اجرا نشود، خود میتواند زمینه ورشکستگی را ایجاد کند.
برای مثال، برخی از کسبوکارها بدون در نظر گرفتن اینکه بعضی از فعالیتها نقشی کلیدی در بقای آنها دارند، اقدام به کاهش کور و یکسان بودجه تمام قسمتهای کسبوکار میکنند که از آن جمله میتوانیم کاهش بودجه بازاریابی و تبلیغات را نام ببریم.
کاستن از بودجه بازاریابی و تبلیغات بیتردید باعث از دست رفتن سهم بازار و جایگزینی رقبا خواهد شد. در نتیجه، در حالی که فروش کسبوکار به دلیل رکود اقتصادی کاهش یافته، در پیش گرفتن استراتژی نادرست، فروش را به طور مضاعف کاهش خواهد داد. چنین کسبوکارهایی نه تنها در دوران بحران اقتصادی با چالشهای بیشتری مواجه خواهند شد، بلکه حتی پس از پایان بحران نیز مشکلات فراوانی برای معرفی محصول خواهند داشت.
اخراج کارکنان و تعدیل یکسان نیروی انسانی نیز اگر بدون توجه به میزان بهرهوری و کارآیی آنان صورت گیرد، نه تنها باعث از دست رفتن سرمایه انسانی خواهد شد، بلکه انگیزه کارکنان را از میان خواهد برد و با ایجاد حس ناامنی ، موجبات خروج کارکنان با استعداد و ارزشمند را فراهم خواهد کرد.
بنابراین، کسبوکار در اجرای استراتژی مالی کاهش هزینه باید تمام جوانب را در نظر گیرد تا آسیبی به آن وارد نشود.
استراتژی مالی بقا:
این استراتژی برای کسبوکارهایی مناسب است که سرمایه اندکی دارند و رکود اقتصادی به شدت از فروش آنها کاسته است. در استراتژی مالی بقا، کسبوکار برای ادامه حیات ناچار است نه تنها از هزینههای خود بکاهد بلکه با دریافت وام، بر نقدینگی خود بیفزاید.
کاهش هزینهها و افزایش نقدینگی به کسبوکار کمک میکند به سرعت از تنگنا خارج شود و دچار ورشکستگی نگردد.
البته توجه داشته باشید که ورشکستگی به دلیل افزایش بدهی و ناتوانی در پرداخت آن رخ میدهد، بنابراین کسبوکار باید پیش از دریافت وام، شرایط بازار و میزان فروش خود را پیشبینی کند و تنها در صورتی اقدام به دریافت وام نماید که مطمئن شود در آینده توان بازپرداخت بدهی و بهره آن را خواهد داشت.
بحران اقتصادی هر چند چالش و تهدیدی برای کسبوکارها بهوجود میآورد، در عین حال میتواند فرصتی برای رشد آنها مهیا کند. کسبوکارها میتوانند از شرایط بحران برای تقویت خود و حتی افزایش فروش استفاده کنند.
مدیران باتجربه میدانند که بحران و رکود موجب خروج بسیاری از رقبا از بازار میشود. بهعلاوه، در شرایط سخت اقتصادی، برخی از رقبا برنامه درستی برای مقابله با مشکلات ندارند و حتی با کاستن از بودجه بازاریابی، سهم بازار خود را از دست میدهند. کسبوکارها میتوانند با بهرهگیری از این وضعیت، به توسعه و افزایش سرمایهگذاری در بخشهای حیاتی خود بپردازند و فروششان را به میزان چشمگیری افزایش دهند.
در اجرای استراتژی مالی توسعه اقدامات زیر انجام میگیرد:
- کیفیت محصول و خدمات پس از فروش بهبود مییابد.
- سرمایهگذاری در بخش فروش و بازاریابی افزایش پیدا میکند.
- تبلیغات بیشتری برای معرفی محصول صورت میگیرد.
- با استخدام فروشندگان باتجربه، قسمت فروش تقویت میشود.
- کسبوکار، بازارهای جدیدی برای فروش مییابد.
کسبوکارهای کوچکی که دارای انعطافپذیری بالایی هستند، میتوانند از استراتژی مالی توسعه در شرایط رکود و بحران استفاده کنند.